ابان-آذر ماه بود شخص الف به شخص ب گفت که نل میتونه برای دختر کار درست کنه.

شخص ب شماره خودشو داد تا هماهنگی کنم.


یک بار تماس گرفتم با شخص ب که گفت حالا با دخترم حرف میزنم
گفتم شماره اشو میخای بده خودم حرف بزنم.که با لحن نازیبایی گفت:نه!
2-3 بار شخص ب دیدم و ازش حال دخترشو پرسیدم.(نگفتم کارش چی شد و.)

گذشت تا رسید امروز که شخص ب منو دید و بعد از تجویل گیری و اینها و کمی گپ زدن از من پرسید:درست چی شد؟

گفتم تموم شد.

گفت:کار هم داشتی دیگه.نه؟کار میکنی.

گفتم:اره عزیزم.من که سرکارم.(قبلش صحبت میکرد با یکی دیگه که اوضاع کار خرابه)

موقع خداجافظی بهم گفت:میشه شماره دخترم بهت بدم که براش کار جور کنی؟

با کمال میل قبول کردم و قول دادم به دخترش کار یاد بدم. حالا وابسته به اینکه دخترش بخواد یا نه. .


خب ادم حسابی از ابان تا الان دخترت میتونست چقدر درامد بدست بیاره. .


خدایا کرمتو شکر.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طاها مهاجر وبلاگ نمایندگی حکیم هیدجی Emily چشم، گوش، حلق، بینی دانلود آهنگ جدید ایرانی با لینک مستقیم Isabel موج باران Brooke نیلو رایانه